عبارت Web-Scale IT در رابطه با محاسبات کلاس جهانی مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین از آن بهعنوان یک روش معماری که برای فراهم کردن امکانات و قابلیتهای تأمین کنندههای بزرگ سرویس کلاود در داخل تشکیلات IT مورد استفاده قرار میگیرد نیز یاد میشود.
در حقیقت Web-Scale IT روشی برای طراحی، ساخت و مدیریت زیرساخت دیتاسنترهایی است که قابلیتهای آنها فراتر از اندازه است و سرعت و چابکی در آنها اهمیت بیشتری دارد. بهطور سادهتر Web-Scale IT یعنی تمام اتفاقاتی که در شرکتهای بزرگ سرویس کلاود همانند گوگل، آمازون، فیسبوک، نتفلیکس و … رخ میدهد و بهآنها کمک میکند تا با استفاده از روشها و معماریهای جدید به بالاترین سطوح چابکی و مقیاسپذیری دست پیدا کنند.
پیشبینی میشود با شناخت بیشتر مجازیسازی سرورها، Web-Scale IT بهعنوان یک روش شیوه معماری تا سال 2017 میلادی در حدود 50 درصد از شرکتهای سراسر جهان مورد استفاده قرار بگیرد. این پیشبینی توسط شرکت تحقیقات جهانی گارتنر انجام شده است. جالب اینکه این مقدار در سال 2013 تنها 10 درصد بوده است و چنین جهشی بسیار قابل توجه است. شاید از نظر خیلیها این شیوه معماری، اسرارآمیز باشد. امروزه اکثر شرکتها با فواید و مزیتهای مجازیسازی سرورها آشنا شدهاند، با این وجود دیتاسنترها همچنان روی سرورها و پلتفرمهای ذخیرهسازی پیچیده، غیرقابل انعطاف و گرانقیمت برای پشتیبانی از اپلیکیشنهای کسبوکار در شرایط بحرانی تکیه دارند.
Web-Scale IT یعنی تمام اتفاقاتی که در شرکتهای بزرگ سرویس کلاود همانند گوگل، آمازون، فیسبوک، نتفلیکس و … رخ میدهد و بهآنها کمک میکند تا با استفاده از روشها و معماریهای جدید به بالاترین سطوح چابکی و مقیاسپذیری دست پیدا کنند
بهعبارت دیگر، این روش آزمایشهای خود را بهخوبی پشت سر گذاشته و تواناییهای آن ثابت شده است، اما در عین حال، استفاده از آن باعث محدود شدن مقیاسپذیری، عدم تمایل به تغییر و همچنین جلوگیری از جستجوی توسعههای جدید IT توسط شرکتها میشود. عجیب نیست که برخی نامهای بزرگ در زمینه محاسبات ابری مانند آمازون، فیسبوک و گوگل مدتهاست که استفاده از این پلتفرمها را ممنوع کردهاند تا بتوانند زیرساختهای مخصوص بهخود، مقیاسپذیر و مبتنی بر نرمافزار را روی سختافزار ارزان قیمت و در عین حال ساده در زمینه اجرا، پیادهسازی کنند. برای رسیدن به این نقطه، این شرکتها تغییرات دیگری هم در روند اجرای کارها دادهاند.
فرآیندهای IT و همه عملیات مربوط به آن بهطور کامل تغییر کرده تا چابکی مورد نیاز در مدلهای کسبوکار حاصل شود. این یعنی اجرای شیوه معماری نوین در زمینه خرید، بهکارگیری و مدیریت IT که از آن بهعنوان web-scale یاد میشود. مزیتهای این روش بیش از حد تصور است. اما همه کسبوکارها قادر به ساخت پلتفرمهای عظیم مقیاسپذیر IT و فراهم کردن محاسبات و فضای ذخیرهسازی در لحظه به میلیونها کاربر در سراسر جهان نیستند. برخی از آنها، مانند شرکتهای کوچکتر منابع مالی و فنی که در شرکتهای بزرگ کلاود فراهم است را در اختیار ندارند. البته در کنار آن، یک نکته دیگر هم وجود دارد. برخی از آنها حاضر نیستند تا ریسک تخریب محیط IT خود را بپذیرند. از نظر اینگونه شرکتها باید روشهایی بهکار گرفته شوند که کارایی خود را به اثبات رسانده باشند و مزیتهای استفاده از آنها مطابق با نیازها باشد. ولی بودجه و منابع فنی به این شرکتها اجازه نمیدهد تا دست به تغییرات اساسی و بنیادی بزنند.
بنابراین چه گزینههای وجود دارد؟
یکی از راههای موجود برای شرکتهایی که بهدنبال وارد کردن web-scale IT در دیتاسنتر خود هستند، ایجاد تغییرات در محیط IT، استفاده از محصولات در مقیاس وب و فناوریهایی هستند که در حال حاضر توسط خیلی از فروشندههای سرور و راهکارهای ذخیرهسازی ارائه میشود.
البته در چنین شرایطی، شرکتها نهتنها ناچار به تغییر معماریها و فناوریهای زیرساختشان هستند، بلکه فرآیندهای عملیاتی، مجموعه مهارتها و ساختار سازمانی باید تغییر کند.
اگر این کارها بهدرستی انجام شود، web-scale IT بهصورت کامل در دسترس خواهد بود هرچند که رسیدن به این نقطه مستلزم ریسکپذیری در بالاترین سطح خود است. شرکتهایی که از فناوری بهعنوان قلب کسبوکار خود یا بهعنوان منبع مزیت رقابتی استفاده میکنند، میتوانند این مدل را اجرا کنند، اما سایرین باید بادقت و احتیاط وارد این مسیر شوند.
در کنار روش فوق، راهکارهای پکیج شرکتی بر مبنای ابزار منبع باز و در مقیاس وب هم وجود دارد که با ریسک بسیار پایینی همراه است. یکی از بارزترین نمونههای آن اضطرار استفاده از دپارتمانهای بیگ دیتا در داخل شرکتها با استفاده از ابزاری مانند Hadoop و NoSQL است. این روش به شرکتها اجازه میدهد تا بهصورت گزینشی Web-Scale را بهکار بگیرند، در حالیکه همچنان از همان زیرساخت قدیمی برای ذخیره دیتا استفاده میشود. خوشبختانه، یک روش دیگر هم وجود دارد که شرکتها با استفاده از آن، نیازی به تغییر و تحول اساسی در محیطهای IT یا یادگیری مهارتهای جدید ندارند. برخی از شرکتهای ارائه دهنده این خدمات، با قراردادن نیازهای اصلی و پایهای web-scale و معماریهای مرتبط با آن در داخل یک پکیج، راهکارهای به نسبت سادهتری را در اختیار مشتریان قرار دادهاند. زیرساخت web-scale موفق شده تا خود را بهعنوان یک راهکار مؤثر در داخل سیستمها ثابت کند و با سرعت زیاد در حال تبدیل شدن به یک مدل معماری برای سرویسهای ابری عمومی است. خیلی از شرکتهای بزرگ مانند نتفلیکس که در زمینه وب کار میکنند، این زیرساخت را در سیستم خود پیاده کردهاند.
ایده اصلی شکلگیری این فناوری در سه “S” خلاصه میشود: نخستین S به Scalability یا همان مقیاسپذیری مربوط میشود، یعنی زیرساختی که بهسمت وب گرایش دارد. دومین S به Speed یا سرعت مربوط است که از طریق مشارکت بهبود یافته و فرآیندهای چابک حاصل میشود. در نهایت سومین S به Stability یا ثبات و پایداری مربوط میشود که بهعبارتی باارزشترین جنبه همه تمام مدل تعریف شده است.
مهم نیست چه مشکلاتی پیش بیاید و چه اشتباهاتی صورت گیرد. همیشه باید یک طرح دومی وجود داشته باشد که بتواند کلاینتها را سر پا نگه دارد و حرکت رو به جلوی آنها را فراهم کند.
بسیاری از کسبوکارها بهطور فزایندهای در تلاش هستند تا از محدودیتهای موجود فراتر روند و این چیزی است که در سالهای پیش رو بهشدت به آن نیاز است. بههمین دلیل وجود ثبات و پایداری نقش مهمی را ایفاء میکند. یعنی اینکه، مهم نیست چه مشکلاتی پیش بیاید و چه اشتباهاتی صورت گیرد. همیشه باید یک طرح دومی وجود داشته باشد که بتواند کلاینتها را سر پا نگه دارد و حرکت رو به جلوی آنها را فراهم کند. راهکارهای پشتیبان با استفاده از تکنیکهایی مانند حفاظت دائم از اطلاعات به مشتریان این اطمینان را میدهد که دیتای آنها بهصورت لحظه به لحظه در حال بکاپگیری است. همین مسئله در خصوص افزونگی ابر نیز صدق میکند. زمانیکه یک فاجعه و مصیبت رخ دهد، اینگونه فناوریها هستند که جلوی از دست رفتن دادهها را میگیرند و سطحی از پیوستگی و دوام را شکل میدهند که برای مشتریان آنها میتواند فوقالعاده حیاتی و ارزشمند باشد.